اگر خشکم اگر زردم درخت رو به پاییزم
***
اگر خشکم اگر زردم درخت رو به پاییزم
تمام برگ هایم را به پاهای تو می ریزم
چه نیرو می دهد بر من نگاه چشم های تو
بیا بنشین کنار من که از عشق تو برخیزم
.
الا ای دست رحمت دست هایم را نمی گیری
که در این لحظه ی آخر به دامانت بیاویزم
.
تو آن تنهاترین هستی یل خانه نشین هستی
من آن تنها زنی هستم که از درد تو لبریزم
.
الهی بشکند دستی که باعث شد به پیش تو
از اینکه مقنعه از چهره برگیرم بپرهیزم
.
غریبی خوب می دانم ولی کمتر بیا خانه
خجالت می کشم وقتی به پایت بر نمی خیزم
.
.
.
علی اکبر لطیفیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید