اینکه از دست پیمبر دست او بالاست کیست
****
اینکه از دست پیمبر دست او بالاست کیست
اینکه جمعش با نبی یک شعر بی همتاست کیست
.
اینکه در پای تنور خانه اش زهراست کیست
اینکه در قاب خدا تصویر او تنهاست کیست
.
کیست این و کیست این و کیست این ، تنها علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
باز تکلیف مرا این جام روشن می کند
این شراب کهنه من را فارغ از من می کند
.
این جنون آواره ام در کوی و برزن می کند
مدح او من را نه ، حافظ را هم الکن می کند
.
از ازل تا تا ابد .. .حق حق و هو هو … یاعلی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
آسمان اینقدر پر باران مگر هم می شود
ای خدا مانند تو انسان مگر هم می شود
.
جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم می شود
در دو تن زهرا و او یک جان مگر هم می شود
.
مصطفی شد مرتضی یعنی که شد زهرا علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
حضرت اردیبهشت سال ها و ماه ها
روزها با نخل ها و شب انیس چاه ها
.
پیش تو همسفره می گردد گدا با شاه ها
می شود پیدا پس از تو چاه ها از راه ها
.
از علی نازل شدیم و رفتن ما تا علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
حق علی و او حق و این دو تسلسل می شود
حق بده جبریل هم در محضرش هل می شود
.
او صراط الله او راه تکامل می شود
شانی از والعادیاتش مدح دل دل می شود
.
درک ما گم شد و ما ادراک ما مولا علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد
تن دو تا شد سر جدا شد سر نفهمیدم چه شد
.
تا گرفتی از درش خیبر نفهمیدم چه شد
آنچنان کندی در از جا در نفهمیدم چه شد
.
آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
ذوالفقارت آمد و بسیارها جا مانده اند
چشم ها از ضرب تندت بارها جا مانده اند
.
زیر ضرب تیغ تو سردارها جا مانده اند
عمرو عاصان رفته و شلوارها جا مانده اند
.
گفت عزائیل حیران بین این غوغا : علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
تیر بر پای تو خورد و از نمازت فیض برد
در رکوع آمد گدا از دست بازت فیض برد
.
آفرینش از قنوت چاره سازت فیض برد
عمرو ود از ناز شصت تن نوازت فیض برد
.
شد کمیل و میثم و سلمان و بوذرها علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
پیرزن چشم انتظارت بار نانش را ببر
مرکب طفلان ، به پشتت کودکانش را ببر
.
با جذامی نان بخور غم از گریبانش ببر
یک تبسم کن به زهرا باز جانش را ببر
.
با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
هر کجا که می رسد انگار محشر می رسد
زودتر از هر گدا آقا دم در می رسد
.
هرچه دارد سفره اش نصفش به نوکر می رسد
بیش از خود او به حال و روز قنبر می رسد
.
کار ما با قنبر است و کار قنبر با علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
باده از الله اکبر تا علیکم می خورد
حسرت نان جواش را سخت گندم می خورد
.
زخم ها و زخم ها از جهل مردم می خورد
ناسزاها را به جای هر تبسم می خورد
.
این نماز عشق باشد شد سجود ما علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
اینکه بر دوش پیمبر از شرافت پا گذاشت
روی دوش خویش عمری کیسه ی خرما گذاشت
.
اینکه دنیا را خدا آورد پیشش جا گذاشت
لقمه لقمه نان دهان مرد نابینا گذاشت
.
می خورد اما همیشه خون دل ها را علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
کربلا او آمد و در پیش آب آور نشست
کربلا او بود و بالای سر اکبر نشست
.
کربلا او دید تیری را که بر اصغر نشست
کربلا او ناله زد تا تیر تا خنجر نشست
.
می دود دنبال زینب عصر عاشورا علی
اشهد ان لا امیرالمومنین الا علی
.
۹۸-۰۵-۲۸
.
.
.
حسن لطفی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید