به سمت گودال از خیمه دویدم من
.
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
.
عزیز خواهر ؛ غریب مادر
.
یه گوشه ی گودال مادرو دیدم من
که رفته بود از حال دیر رسیدم من
.
صدا زدی من رو خودم شنیدم من
صدای رگ هات بود دیر رسیدم من
.
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
.
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
.
عمامه تو بردن دیر رسیدم من
شمشیرتو بردن دیر رسیدم من
.
افتان و خیزا و نفس بریدم من
پیراهنو بردن دیر رسیدم من
.
با بوسه از رگ هات به خون تپیدم من
میون خاک و خون دیر رسیدم من
.
عزیز خواهر ؛ غریب مادر
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید