بی فایده ست انگار داد و فریاد من
****
بی فایده ست انگار ؛ داد و فریاد من
بال و پرم بسته ست ؛ رفته صیاد من
منی که چهارده سال تو سیاه چال بودم
روزای آخر نیست هیچ کسی یاد من
.
.
خونی که رو لبای عطشان منه
اثر سیلی نگهبان منه
.
بهونه ی شکنجه روز و شبم
صدای یا رضا رضا جان منه
.
خداحافظ ؛ رضا رضا رضا
.
زیر گلوم زنجیر ؛ خیلی محکم شده
نفسام این شب ها ؛ نامنظم شده
.
روی زمین هم با سلسله می کشن
از غُل و از زنجیر ساق پام کم شده
.
خیلی دلگیرم ؛ پس کی می میرم
.
ناله کنم کسی جوابم نمیده
دهن روزه هیچ کی آبم نمیده
.
ولی خدایی هیچ چیزی اندازه
دوری بچه هام عذابم نمیده
.
خداحافظ ؛ رضا رضا رضا
.
زیر کتک باید یاد مادر کنم
روی خاکا یاد شاه بی سر کنم
.
برای تشییعم تابوتی نیست باید
خودمو راضی با تخته ی در کنم
.
وقت دفن من فرزندام نیستن
.
حالا که بی کفن نمی مونه تنم
میون سلسله به سینه می زنم
.
به شیعیان بگید همه گریه کنید
ولی به یاد جد بی پیروهنم
.
غریب کربلا حسین حسین حسین
.
,
,
برای حمایت از خیمه کلیک کنید