خدا رو شکر به آرزوم رسیدم
***
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم
نمردم و محرمت رو دیدم
.
خیلی دلم تنگ محرمت بود
میدونی این یه ساله چی کشیدم
.
شبای اولو دارم می بینم
تو آسمونم یا که رو زمینم
.
اجازه داده مادرت دوباره
مشکی بپوشم بزنم به سینم
.
شبای عاشقی
می لرزه شونه ها چه هق هقی
.
یک دهه با غمت
می گذره زود عجب دقایقی
.
یه کاری کن بشم
نوکر لایقی
.
این اولین روضهی تو لهوفه
که اشک شرمندگی رو حروفه
.
تموم عالم یه صدا با مسلم
دارن میگن حسین نیا به کوفه
.
نیا که اینجا ردی از حیا نیست
توی مرام کوفیا وفا نیست
.
اگه میای تنها بیا حسین جان
اینجا که جای زن و بچه ها نیست
.
چه کردی روزگار
ای آسمون با اشک من ببار
.
کوفیا می کُشن
شیرخواره تو رو با افتخار
.
اگه میای حسین
رقیه تو نیار
.
خورشید عمرم دیگه بی فروغه
نامه ی کوفیا همش دروغه
.
خلوته دور مسلم تو اما
بازار تیر و نیزه ها شلوغه
.
سفیرتو با لب تشنه کشتن
اینا از اولم وفا نداشتن
.
نیا نیا پسر عمو ، شنیدم
برا سر تو جایزه گذاشتن
نذار که دیر بشه
تنت پر از نیزه و تیر بشه
.
نذار که دیر بشه
نذار که خواهرت اسیر بشه
.
نذار که دخترت
یه روزه پیر بشه
.
از زیر دست و پا به خیمه برگد
چی سر تو آورده دست نامرد
.
زیر گلوی تو رو بوسیدم و
تقصیر من شد تو رو زیر و رو کرد
.
یه جای سالم تو بدن نداری
من بمیرم برات کفن نداری
.
به غیرتم برمی خوره ببینم
رو خاک صحرا پیرهن نداری
.
بمیره خواهرت
چی اومده به روز پیکرت
.
تن تو روی خاک
می چرخه دست به دست ولی سرت
.
انگشترت کجاست
بمیره خواهرت
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید