در دل خاکم و ؛ امّیدِ نجاتی دارم
در دل امّید و به لب ها صلواتی دارم
.
مرگ ، همسایه ی دیوار به دیوار من است
منم آن زنده که هر شب سکراتی دارم
.
هشت معصوم عیان شد ز مصیبات تنم
از شهیدان خداوند صفاتی دارم
.
منم آن نخله ی در خاک که بر خوردن آب
جاری از دیده ی خود نهر فراتی دارم
.
ساقم از کوتهی تخته به رسوایی رفت
ورنه بشکسته ستون فقراتی دارم
.
کفن آوردن این قوم عذابی دگر است
اندر این هفت کفن تازه نکاتی دارم
.
.
.
شاعر : محمد سهرابی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید