دستی که باشد رو به سوی آسمان امشب
پر می شود از فیض های بیکران امشب
.
اهل گناه و اهل ایمان هر دو گریانند
هستند خوب و بد در اینجا هم زبان امشب
.
اشکِ خجالت اشکِ شرم ، اشکِ پشیمانی
این اشک ها حال مرا کرده بیان امشب
.
هر خانه ای را در زدم در پشت در ماندم
این در به در را از در لطفت مران امشب
.
هرجا که مهمان می شوم یک تحفه خواهم برد
بار گناه آورده ام ای میزبان امشب
.
آنقدر بخشیدی مرا بد عادتم کردی
پس رو مگیر از این گدا ای مهربان امشب
.
اما اگر دیگر نمی خواهی گدایت را
ای کاش جانش را بگیری تا اذان امشب
.
ای خاک عالم بر سرم از دست اعمالم
هستم دلیل گریه ی صاحب زمان امشب
.
محتاج اشک روضه ی شاه شهیدانم
بیش از همه شب های سالَم بی گمان امشب
.
زهرا صدای یا حسینش می رسد تا عرش
از کربلا از بهترین جای جهان امشب
.
بی هیچ تردیدی اگر در کربلا بودم
روی سرم می ریخت برگ الامان امشب
.
.
.
علی ذوالقدر
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید