دلم انگار زیر و رو شد
***
دلم انگار زیر و رو شد
تا نشستم زیر پرچم
رسیدم به این محرم
مگه من چند تا محرم
توی زندگیم می بینم
که قرار بود این شبا رو
گوشه ی خونم بشینم
.
من بدی کردم ولی خُب
اونقدام که بد نبودم
تو خوب اربابی بودی من
نوکری بلد نبودم
.
آخرش غم تو آقا
همه هستمو می گیره
می دونستم توی روضه ت
گریه دستمو می گیره
.
اگه من تو رو نداشتم
به خدا بیچاره بودم
همه عزتم تو بودی
نبودی چی کاره بودم ؟
.
توی آسمون قلبم
مثل خورشید می درخشی
شب اول شب جمعه ست
یعی تو می خوای ببخشی
.
شب اول شب جمعه ست
مادرت تو قتلگاهه
وقتی مادرت نشسته
روضه خوندن اشتباهه
.
مادرت میگه بنیَّ
دل آسمون می گیره
زائرات جون میدن اما
تازه روضه جون می گیره
.
تو سرت رو نیزه ها رفت
تا که شیعه سربلند شه
سرتو طوری بریدن
بعیده رو نیزه بند شه
.
با خودم میگم همیشه
کاشکی این روضه دروغ بود
توی مقتلا نوشتن
قتلگاه خیلی شلوغ بود
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید