دلم گرفته
دلم برا دیدن مادرم گرفته
.
دلم برای غربت حرم گرفته
دلم گرفته
.
کشته ی تشنه لب کربلا
یه ساعته بعد تو پیر شدم
.
خواهر برادری بهت میگم
باور نمی کنم اسیر شدم
.
سرت رو روی نیزه ها دیدم
تنت رو زیر دست و پا دیدم
.
منو بین نامحرما دیدی
تو رو توی طشت طلا دیدم
.
الا یا ایها العطشان
برادر جان برادر جان
.
صدام گرفته
راه نگاه منو گریه هام گرفته
.
دیدم که دور تو رو ازدحام گرفته
صدام گرفته
.
هنوز داره تو قتلگاه میاد
صدای گریه های مادرم
.
خدا کنه بابام نبینه که
اسیر خنده ی یه اشگرم
.
روی نیزه آب آورت رفته
بمیرم علی اکبرت رفته
.
درست پشت خیمه رباب دیده
سر کوچیک اصغرت رفته
.
الا یا ایها العطشان
برادر جان برادر جان
.
دلم گرفته
دلم برا دیدن مادرم گرفته
.
دلم برای غربت حرم گرفته
دلم گرفته
.
حرم می سوزه
ببین سه ساله مثل مادرم می سوزه
.
داره تن قاسم و اکبرم می سوزه
حرم می سوزه
.
می سوزه حنجر تموم ما
وقتی داره می سوزه حنجرت
.
تا که نسوزه دامنا باید
بسوزه انگشتای خواهرت
.
تو ظلمت سرت مثل نور میره
بمیرم چقدر راه دور میره
.
سری که جلو چشمای مادر
تو تنور میره
.
الا یا ایها العطشان
برادر جان برادر جان
.
دلم گرفته
دلم برا دیدن مادرم گرفته
.
دلم برای غربت حرم گرفته
دلم گرفته
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید