قرار بود که عمری قرار هم باشیم
***
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بی قرار هم و غمگسار هم باشیم
.
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
.
اگر تمام جهان دشمنی کند با ما
من و تو یار هم و جان نثار هم باشیم
.
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست ، بیا سوگوار هم باشیم
.
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
.
نگفتی ام ز چه خون گریه می کند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
.
نگفتی ام ز چه رو رو گرفته ای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
.
به دست خسته ی تو دست بسته ام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
.
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکسته ایم که آیینه دار هم باشیم
.
.
محمدمهدی سیار
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید