چشامو باز دوباره گریه می گیره
مگه میشه مگه از یاد من میره
.
خودم دیدم جوونت غرق غم ها شد
توی میدون چجوری ارباً اربا شد
.
حسین جانم
.
خودم دیدم که اصغر با لبای سرد
غریبونه پیش چشمات تلظّی کرد
.
خودم دیدم سپاه شام شده بی تاب
توی میدون می کردی التماس آب
.
حسین جانم
.
خودم دیدم عَلَم از دست ماه افتاد
یه لشگر گرگ به سمت خیمه راه افتاد
.
خودم دیدم می دیدی آسمونو دود
توی گودال یه نامرد روی سینه ت بود
.
حسین جانم
.
خودم دیدم تو مقتل جستجو می کرد
جلو چشمام تنت رو پشت و رو می کرد
.
حسین جانم
.
خودم دیدم قدم هایی که شد تند و
تو دستای یه نامرد خنجر کند و
.
خودم دیدم داره قطع میشه امیدم
خودم دیدم دوازده ضربه رو دیدم
.
تو رو کشتن میومد نغمه ی تکبیر
تو رو کشتن به دستم بسته شد زنجیر
.
حسین جانم
.
حسین جانم فدای جسم بی تابت
تو رو کشتن ندادن قطره ی آبت
.
تو رو کشتن غنائم رو سوا کردن
تنت رو وای توی صحرا رها کردن
.
حسین جانم
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید