آه نوشته روی کتیبه
***
آه نوشته روی کتیبه
نور چشمای زهرا غریبه
.
بوی خونه یا بوی سیبه
روضه ی قتلگاهش عجیبه
.
تو شعر نمی گُنجه با حرف نمیشه گفت
اما از این گودال باید همیشه گفت
.
عرشو بی حوصله کرد
هلهله کرد هلهله کرد هلهله کرد
.
زینبت تا گله کرد
هلهله کرد هلهله کرد هلهله کرد
.
رو زدی واسه ی آب
پیش رباب پیش رباب پیش رباب
.
خنده ای حرمله کرد
هلهله کرد هلهله کرد هلهله کرد
.
وای حسین ، ای وای حسین ، ای وای حسین، ای وای حسین
.
روضه باید سر بسته باشه
کاشکی شمر از روی سینه پا شه
.
خب علی الله حالا که جاشه
میزنه ضربه تا سر جدا شه
.
این صحبتا سخته این روضه ها بازه
روی تنت رفتن با نعله ای تازه با نعل های تازه
.
غرق خونه بدنت
می زدنت می زدنت می زدنت
.
پاره شد پیرهنت
می زدنت می زدنت می زدنت
.
مردم ده اومدن
خاکت کنن خاکت کنن خاکت کنن
بوریا شد کفنت
می زدنت می زدنت می زدنت
.
وای حسین ، ای وای حسین ، ای وای حسین، ای وای حسین
.
خون گرفته هفت آسمونو
پیکرت مونده بی سایه بون و
.
شد خلاصه وقت اذونو
نوبت غارت ساربون و
.
واسه یه انگشتر انگشت و از جا کند
پیراهنو پیش چشمای زن ها کَند
.
زینت دوش نبی
تشنه لبی تشنه لبی تشنه لبی
.
پیش چشم زینبی
تشنه لبی تشنه لبی تشنه لبی
.
ای سر به روی نی
جلو چشم جلو چشم جلو چشم
.
زیر نعل مرکبی
تشنه لبی تشنه لبی تشنه لبی
.
.
.
شاعر : محمدصادق باقی زاده
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید