انگاری توی دل من آتیشه
***
انگاری توی دل من آتیشه
بگو کنارم می مونی همیشه
.
این جا کجاست دلشوره دارم اما
میگم ایشالا که چیزی نمیشه
.
ایشاللا که دعای من می گیره
سر تو روی نیزه ها نمیره
.
ایشالا که نمیذاره اباالفضل
چادر خواهرش آتیش بگیره
چه سخته باورش
.
ایشالا اصغرت
نمیشه پاره پاره حنجرش
.
نمیره روی نی
جلوی مادرش
.
ایشالا دل خونه ی غم نمیشه
یه مو هم از سر ما کم نمیشه
.
همش میگم غمت نباشه زینب
هیچ کسی وارد حرم نمیشه
.
ایشالا که خیمه نمیشه غارت
محاله خواهرت بره اسارت
.
من میگم اینا هر چیم که باشن
کاری ندارن با لباس پاره ت
.
میون قافله
تو این بیابون شده ولوله
.
دستای دخترت
خیلی کوچیکه واسه سلسله
.
همسفرم نکن
با شمر و حرمله
.
بلند میشه از توی سینه م آهم
به حنجرت که میخوره نگاهم
.
داداش از اون لحظه ای که رسیدی
خیره به این گودی قتلگاهم
.
شلوغ که شد دور و برت ؛ چی میشه
سر بریدن سرت چی میشه
.
کشته منو که زیر سم اسبا
نمیدونم که پیکرت چی میشه
.
بمیره زینبت
میفتی وقتی از رو مرکبت
.
تموم سنگاشون
می خوره صاف به خشکی لبت
.
کجا نشسته شمر
بمیره خواهرت
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید