تابیده است از دو طرف بر تو آفتاب
***
تابیده است از دو طرف بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
.
هرچند آمنه ست و امینه ، ولی رباب
نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب
درباره ی مقام بلندت حسین گفت :
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
.
در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را
شد ” فخره النسا ” لقب از ” سیدالشباب “
.
ای ننگ بر تمام قلم های روزگار
وقتی نمانده نام تو در این همه کتاب
.
از آن زمان که راویه ی ” شیعتی ” شدی
دیگر برای شیعه گوارا نبوده آب
.
در کربلا و کوفه و شام و مدینه هم
شد قوت غالب تو فقط رنج یا عذاب
.
درد تو را شنیده ام از سهل ساعدی
داغ تو را گرفته ام از مجلس شراب
.
” بس کن که ناله ات جگرم را کباب کرد “
این حرف را شنیده ای از فاطمه به خواب
.
رویش سیاه باد و دو دستش شکسته باد
هر کس که دست های تو را بسته با طناب
.
هرچند گریه پلک تو را زخم کرده است
هرچند راس رفته به نی برده از تو تاب
.
یک رکعت از نوافلت اما قضا نشد
.
شان تو با شکوه تر از حرف های ماست
هر کس دروغ بسته به تو خانه اش خراب
.
باشد دعای خیر تو تعجیل در فرج
زیرا دعای خسته دلان هست مستجاب
.
.
.
مجتبی خرسندی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید