خاکی که چون عرش خدا شأنش رفیع است
***
خاکی که چون عرش خدا شأنش رفیع است
بی بقعه درگاهی ست که نامش بقیع است
.
اینجا قیامت را به خلوت می توان دید
زیرا که پنهان در دلش چندین شفیع است
.
از عرض حاجت بی نیازی زائر اینجا
چون که مَزورَت هم علیم و هم سمیع است
.
با چار امامی که کریم بن الکریمند
حتّی کرم در این حرم عبد مُطیع است
.
مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است
آنجا که صاحب خانه را طبعی مَنیع است
.
همسایه ی مکّه ست وقتی که مدینه
پس هر که پابوسش می آید مُستطیع است
.
زائر ! نمی فهمی زیارت کرده یا نه !
آنقدْر که سِیر زمان اینجا سَریع است
.
آینده اش را که تصوّر می کنم باز
در ذهنم از این صحن تصویری بَدیع است
.
بعد از ظهورِ حضرت معشوق ، بی شک
اینجا تمام فصل هایش چون ربیع است
.
با خاک یکسان کرده هر کس این حرم را
روز قیام منتقم ، وضعش فجیع است
.
این خاک ها شد زیر و رو ، مرثیه خوان گفت :
امشب گُریزم ، روضه ی طفل رَضیع است
.
.
.
محمد قاسمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید