خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی
اول ورا نوازند با سوز و اشک و آهی
.
دریای عفو جوشد از اشک دردمندی
اوراق جرم سوزد از آه صبحگاهی
.
اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند
بیچاره من که با خود ناورده پرّ کاهی
.
ای وای اگر برای افشای هر گناهم
گردند روز محشر هر عضو من گواهی
.
هر چند روسیاهم با آن همه گناهم
مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی
.
یا رب چگونه سوزد آن کو در آستانت
رخسار خویش سوده بر خاک گاه گاهی
.
بار گناه سنگین ره منتهی به بن بست
در پیش رو ندارم جز باب تو به راهی
.
از من گنه بود زشت از توست عفو ، زیبا
ای عفو از تو زیبا العفو یا الهی
.
العفو یا الهی العفو یا الهی
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید