نذر خیمه
sli 18

خوردیم عمری نان دربار نجف را

***

خوردیم عمری نان دربار نجف را
گشتیم هر شب کوچه بازار نجف را

.
من عاشق این شهرم و دارم همیشه
در کیف پولم چند دینار نجف را

.
خالق به میزان محبّت در گل ما
بالا و پایین کرده مقدار نجف را

.
انگشتر دُر دوست دارم چون که هر روز
در دست خود می بینم آثار نجف را

.
اول نجف شد خلق ، بعد از آن خداوند
در عرش خود آورد تکرار نجف را

.
ایوان طلا ، به به ، زبانم بند آمد
باید ببوسم دست معمار نجف را

.
قطعاً علی قبله ست ، ازروی تقیه
کعبه به دوشش می کشد بار نجف را

.
باید ملائک در ادامه می کشیدند
تا انتهای عرش دیوار نجف را

.
از پشت مرز شهر مهران می توان دید
در چهره ی ما شوق دیدار نجف را

.
بالاتر از گنبد نمی چرخد کبوتر
باید نشست و دید اسرار نجف را

.
ای کاش مثل صحن بانو کرده بودند
صحن حسن جان چند هکتار نجف را

.
بوسیده تا کرب و بلا در راه مشای
حتی زمین هم پای زوّار نجف را
.

.

.

نوید پورمرادی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose