دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است
***
دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است
شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است
.
تأثیر مهر مادری ات بوده بر زبان
این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است
.
مادر ! حضور نام تو در شعر های من
لطف خداست شامل حال غزل شده است
.
غیر از تو جای هیچ کسی نیست در دلم
این مسأله میان من و عشق حل شده است
.
سیاره ای که زهره نشد آه می کشد
آه است و آه آنچه نصیب زحل شده است
.
زهرایی و تلألو نور محبتت
در سینه ام ز روز ازل لم یزل شده است
.
با نام تو هوای غزل معنوی شده است
بی اختیار وارد این مثنوی شده است
.
هرگز نبوده غیر تو مضمون بهتری
تنها تویی که بر سر ذوقم می آوری
.
نامت مرا مسافر لاهوت کرده است
لاهوت را شکوه تو مبهوت کرده است
.
از عرش آمدی و زمین آبرو گرفت
باید برای بردن نامت وضو گرفت
نور قریش ! تا که تویی صاحب دلم
غرق خداست شعب ابوطالب دلم
.
عمرت نفس نفس همه تلمیح زندگی است
حرفت چراغ راه و مفاتیح زندگی است
.
از این شکوه ، ساده نباید عبور کرد
باید مدام زندگی ات را مرور کرد
.
چون زندگیت ساده تر از مختصر شده است
پیش تجملات ، جهازت سپر شده است
.
آیینه ای و سنگ صبور پیمبری
در هر نفس برای پدر مثل مادری
.
اشک شما عذاب بهشت است ، خنده کن
لبخندت آفتاب بهشت است ، خنده کن
.
دنیای ما نبوده برازنده ی شما
هجده نفس زمین شده شرمنده ی شما
.
آیینه ای نهاده خدا بین سینه ام
حس می کنم مزار تو را بین سینه ام
.
مانند آن خسی که به میقات پر کشید
قلبم به سوی مادر سادات پر کشید
.
.
.
سید حمیدرضا برقعی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید