سرخوش آن شعر که آغازگرش نام علی ست
***
سرخوش آن شعر که آغازگرش نام علی ست
می کشم منت آن باده که در جام علی ست
.
هر دلی یاد علی باشد اگر ، یاد خداست
محفل ذکر علی محفل آمرزش ماست
.
شادی محض به اندوه دلم غالب شد
هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد
.
او همان است که حتی ز خدا دل ببرد
کعبه حق داشت که از شوق گریبان بدرد
.
بشر او را به یقین فوق بشر می خواند
این که او هست خدا ، یا نه ، خدا می داند
.
مرتضی جان نبی بود و نبی جان علی ست
علی از آن نبی و نبی از آن علی ست
.
هر دو بودند علی ؛ هر دو پیمبر بودند
مثل عیسی یک روح و دو پیکر بودند
.
روح جاری به دل پیکرشان زهرا بود
در حقیقت علی دیگرشان زهرا بود
.
ما چه هستیم اگر این سه نفر انسانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
.
شادی محض به اندوه دلم غالب شد
هر زمان حرف علی بن ابی طالب شد
.
ولی الله زمین است و امیر است و امیر
سند صحبت من روز غدیر است و غدیر
.
همه دیدند در آن روز که دستان علی
به روی دست نبی رفت به عنوان ولی
.
همه دیدند ولی پشت به ایمان رفتند
حق علی بود ولی در پی شیطان رفتند
.
چه کسی گفته علی با خلفا راه آمد
پای اسلام وسط بود که کوتاه آمد
.
ورنه با یک نگهش کوه ز هم می پاشد
کیست در عالم امکان که حریفش باشد
.
خیبری را که رسیده ست به عالم خبرش
بنویسید نمی از رشحات هنرش
.
در سرم شعله کشید شوق تماشای نحف
نیست بر لوح دلم غیر الفبای نجف
.
خوش بر احوال کسی که شده مامور ضریح
می رساند همه دم دست بر انگور ضریح
.
به من ای کاش که یک خوشه تفضل می شد
بعد از آن بوسه به شش گوشه تفضل می شد
*
*
*
هر کس تو را نداشت لیاقت نداشته ست
هر کس نشد فدات ، سعادت نداشته ست
.
در چشم اهل معرفت از خار کمتر است
هر کس که رنگ و بوی ولایت نداشته ست
.
فیضی نبرده از برکات محبّتت
از دشمنت ، دلی که برائت نداشته ست
.
تنها ، به بارگاه سلیمانی شماست
جایی که مور ، حسّ حقارت نداشته ست
.
بیچاره آن کسی ست که برگشته از نجف
بیچاره تر کسی ست که رُخصت نداشته ست
.
شب های جمعه ، جز نجف و کربلا ، خدا
جایی به سر هوای زیارت نداشته ست
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید