سرنوشت من و غزل بی تو از جمیع جهات روشن نیست
***
سرنوشت من و غزل بی تو از جمیع جهات روشن نیست
السلام علیک یا منهاج ! بی تو راه نجات روشن نیست
.
ربنا آتنا دلی پرخون … با غمی بی کرانه فی الدنیا
هر کجا چاه خون دل خورده ست ، رشته های قنات روشن نیست
.
فقرایی که در نهایت فخر ، در رکوعت ستاره می چینند
در اقیموالصلوتشان بی تو ، آیه های زکات روشن نیست
.
هر کجا که نباشی ای خورشید ، روزها روسیاه و بی معنی ست
در جهانی که سرد و تاریک است ، هدف از این حیات روشن نیست
.
در شب قدر رفتنت قدری ، آسمان ها شبیه چشم تو شد
کهکشان هم به این نتیجه رسید بی علی کائنات روشن نیست !
.
بعد تو زخم ها نمک سود است ، باز هم فصل آتش و دود است
بس که سرچشمه ها گِل آلود است ، جریان فرات روشن نیست
.
طرح چشمان توست در ذهنم که به تصویر می کشم یک عمر
بس که مبهوت می شوم اما این تصاویر مات روشن نیست
.
شاعرانی که با تو سیر کنند ، شعر را عاقبت به خیر کنند
شک ندارم که بی عنایت تو حال و روز لغات روشن نیست
.
.
.
احمد علوی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید