شادی جهان هیچ است ؛ عشق است همین غم را
***
شادی جهان هیچ است ؛ عشق است همین غم را
هر ثانیه می خواهیم این عالم ماتم را
همدست ملائک شد ؛ شد آبرویش تضمین
دستی که در این شب ها برداشته پرچم را
.
کشتی حسین افتاد یک بار دگر بر آب
از دست نباید داد هر فیض فراهم را
.
هر جا که حسین آمد ؛ احسان خدا آمد
از برکت آقا بود ؛ بخشید اگر آدم را
.
در ماه خدا حتی ما با دهن روزه
هر روز طلب کردیم شب های محرم را
.
هر وقت دو دم دادیم هر مرده ای احیا شد
آقا تو نگیر از ما دم های دمادم را
.
نذری حسینیه از بس به همه چسبید
انداخته از رونق آوازه ی حاتم را
.
یا مثل رسول ترک یا این که چنان طیب
از لطف زیادش کن این معرفت کم را
.
دنبال شما گشتیم یک عمر همه با هم
از مرثیه ی ” والفجر ” تا سوره ی ” مریم ” را
.
اسلام حسینی شد ؛ اسلام حسینی ماند
مدیون خودت کردی پیغمبر اکرم را
.
ای وای از آن دم که با قامت خم زینب
دارد به روی دستش یک پیکر در هم را
.
چه با سر و چه بی سر احیاگر زینب شد
دیدند همه بر نی عیسای معظم را
.
.
.
شاعر : سید پوریا هاشمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید