شفق ، غلیظ تر از بغض و کینه پیدا شد
برای ماه محرم ، قرینه پیدا شد
.
سر برهنه ی خورشید ، قطع شد آن گاه
شبی شتک زده در پس زمینه پیدا شد
.
و زیر نور غریب ستاره های یتیم
دو دست گرم پر از وصل پینه پیدا شد
.
کفن ز شرم و حیا آب شد و پهلویی
به رنگ روی کبود سکینه پیدا شد
.
هزار توی جهان در غم علی گم شد
به محض این که کمی زخم سینه پیدا شد
.
سواری از دل مشرق ظهور کرد و گریست
مزار گمشده ای در مدینه پیدا شد
.
.
.
عباس احمدی
.
نظرات