مرا به شور کشیده ست شهد انگورش
***
مرا به شور کشیده ست شهد انگورش
مذاب کرده مرا انعکاسی از نورش
.
حلاوت عسل اصل را نجف دیدیم
شراب می چکد از دسترنج زنبورش
.
” شنیده ایم ” کرامات عاشق لالش
” ندیده ایم ” به جز روشنایی از کورش
اگر که ماه ترک خورد و شمس بر می گشت
به حکم دست یدالله بود و دستورش
.
بپرس از در خانه، مراتب صبرش
بپرس از در خیبر ، مراتب زورش
.
شنیدم از دو لب ذوالفقار ، می فرمود :
نوای هو هوی باد صباست ماهورش
.
دوباره خالی ام از خویش و پُر شدم از عشق
دوباره سرخوشم از شعرهای مشهورش …
.
” علی امام من ست و منم غلام علی “
هزار جان گرامی فدای دستورش
.
علی ست مظهر ” لایدرکٌ و لا یُوصَفْ “
نمی توان به دو تا جمله کرد محصورش
.
علی ست شاخص تشخیصِ خالِص و مُخلص
قسم به روز حساب و به نفخه ی صورش
.
علی فراتر از اِدراک ما زمینی هاست
خدا به دلبری از خلق کرده مأمورش
.
تَبوک را علی از دور حَل و فصلش کرد
و رومیان همه خواندنند امپراطورش
.
کسی که تشنه ی پندش ملائکه بودند
به چاه کوفه چه گفت ؟ و چه بود منظورش ؟
.
دلی که عاشق مولاست رو نخواهد کرد
به جذبه های بهشت و کرشمه ی حورش
.
.
.
علی اصغر یزدی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید