می رسد رزق محبّان اباعبدالله
از سر سفره ی احسان اباعبدالله
.
نکند تا به ابد پیش کسی دست دراز
آن که شد دست به دامان اباعبدالله
.
جای دارد که منا هم بشود قربانش
هر کسی گفت به قربان اباعبدالله
.
روز محشر نشود مضطرب و سرگردان
هر دلی بود پریشان اباعبدالله
.
بیخود از خود شده هرکس ز نوایی من هم
مستم از ذکر ” حسن جان ” اباعبدالله
.
ادّعا کردن ما جای خجالت دارد …
گر وهب هست مسلمان اباعبدالله
.
از ربابش بنویسید که او را دق داد
روضه های لب عطشان اباعبدالله
.
بوسه ای زیر گلوی ثمرش کاشت و گفت :
پسرم جان تو و جان اباعبدالله
.
گرچه تکلیف ز شش ماهه ی او ساقط بود
گفت : لبّیک ، به فرمان اباعبدالله
.
گفت صبراً لک یا عشق ، خدا وقتی دید
ذبح شد غنچه ی خندان اباعبدالله
.
تاب آورد ولی آخر سر در گودال
گشت صدْ چاک ، گریبان اباعبدالله
.
.
.
محمد قاسمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید