هر که سر خدمت نگار ندارد
***
هر که سر خدمت نگار ندارد
هر چه که هم باشد اعتبار ندارد
.
بحث سر دیدن کریمی یار است
ورنه گدا بودن افتخار ندارد
.
وقت کرم دست تو به دست گدا خورد
بهتر از این لطف ، روزگار ندارد
.
شانه بزن بیشتر به زلف کمندت
این دل ما ترس تار و مار ندارد
.
صبح قیامت اگر تو دلبر مایی
هیچ کسی با بهشت کار ندارد
.
تا که خداوند هست ، شاه و گدا هست
شاه اگر یار ماست ، روزیِ ما هست
.
لطف تو باشد اگر ، حساب کدام است ؟!
مهر تو باشد اگر ، عذاب کدام است ؟!
.
علت خلقت تویی در عشق وگرنه
جبر کدام است و انتخاب کدام است ؟!
.
چله ای باید گرفت تا که بفهمیم
سرکه کدام است یا شراب کدام است ؟!
.
این پدر پیر تو چگونه بخوابد
پهلوی گهواره ی تو ، خواب کدام است ؟!
.
” روی تو ” و ” روی او ” … چگونه بفهمم
در وسط این دو ، آفتاب کدام است ؟!
.
هیچ کسی مثل تو وجود ندارد
مثل تو و سفره ی تو جود ندارد
.
باز بینداز سمتِ ما نظرت را
نوکر دربار کن ، غلام درت را
.
جای تو عرش است و خاک قابل تو نیست
این طرفی کرده ای چرا گذرت را ؟
.
بعد چهل سال گریه کردن و هجران
این همه خوشحال کرده ای پدرت را
.
بعد چهل سال ، عاقبت شده وقتش
تا بگذارد به روی سینه سرت را
.
وای اگر وا شود ز چهره نقابت
پر کنی از کشته کشته دور و برت را
.
شهر پر است از حسود ، حرز بینداز
یا که عوض کن مسیر رهگذرت را
.
در همه مولودهای قوم پیمبر
هیچ کسی نیست از تو با برکت تر
.
لطف تو را از ازل زیاد نوشتند
آینه ات را خدا نژاد نوشتند
.
خاک سر راه تو بهانه ی خلق است
خاک مرا از همین بلاد نوشتند
.
ایل و تبار مرا مرید نوشتند
ایل و تبار تو را مُراد نوشتند
.
هر چه خدا جود داشت داد به دستت
نام تو را این چنین ، جواد نوشتند
.
یا کرم و یا جواد عبد تو هستم
حضرت باب المراد عبد تو هستم
.
هفت زمین در خور کبوتر تو نیست
غیر بلندای عرش ، بستر تو نیست
.
وقت نماز شبت تجلی الله
هیچ کسی جز تو در برابر تو نیست
.
خواست پدر بوسه اش برای تو باشد
خوب شد این که کسی برادر تو نیست
.
گر چه علی اکبرِ امامِ رضایی
زخم ولی بر ضریح پیکر تو نیست
.
این شب جمعه بده جواب همه را
آب مگر مهریه ی مادر تو نیست
.
از چه علی اصغر از فرات ننوشید
از چه از آن مایه ی حیات ننوشید
.
.
.
علی اکبر لطیفیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید