پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد
***
پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد
کبوترِ سرِ دوشت پرید و پرپر شد
.
به جای ناز کشیدن کشید مویم را
کسی که بعد عمو شیر شد دلاور شد
.
تمام راه به من نان خشک می دادند
ز بس که دختر تو روزه داشت لاغر شد
.
صدا زدم ابتا ! زجر زد به صورت من !
حریف من نشد و سیلی اش مکرر شد
.
شلوغی سر بازار دخترت را کشت
چه چشم های بدی ! عمه سوخت مضطر شد
.
لبم فدای لب تو ! سرم فدای سرت
که هرچه شد به من زار با تو بدتر شد
.
خبر بده به نجف ! شام را به هم زده ام
نگو رقیه ! رقیه علی دیگر شد
.
.
.
سید پوریا هاشمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید