گاه چون کارون برایت گریه می کردم حسین
***
گاه چون کارون برایت گریه می کردم حسین
گاه چون جیحون برایت گریه می کردم حسین
بار اول را نمی دانم ولی از کودکی …
تا همین اکنون برایت گریه می کردم حسین
.
از ازل هر وقت نام تو به گوشم می رسید
می شدم محزون برایت گریه می کردم حسین
.
پیش تر از خلقت افسانه و عقل و جنون
مثل یک مجنون برایت گریه می کردم حسین
.
چند قطره اشکِ ناقابل مرا راضی نکرد
کاش می شد خون برایت گریه می کردم حسین
.
کاش می شد اشک روز افزون خدا روزی کند
تا کمی افزون برایت گریه می کردم حسین
.
اربعین قسمت نشد تا در حرم داخل شوم
از همان بیرون برایت گریه می کردم حسین
.
یاد تو افتادم و با شعرهای محتشم …
در دل هامون برایت گریه می کردم حسین
.
مادری را دیدم از داغ جوانش می گریست
با همین مضمون برایت گریه می کردم حسین
.
کاش مانند شهیدان لحظه ی جان دادنم …
با تنی گلگون برایت گریه می کردم حسین
.
.
.
آرش براری
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید