آوای سروش از سماء می آید
آیینه ی ذات کبریا می آید
.
بفرست ز جان و دل سلام و صلوات
چون باقر علم مصطفی می آید
.
فرزند حسن گفت به فرزند حسین
آمد به جهان وجه خدا نور دو عین
.
هم هست ظهور گنج پنهان خدا
هم باقر علم و یادگار حسنین
.
یا باقرالعلوم کلید دعا تویی
آقای بی حرم ، حرم قلب ما تویی
.
تاریخ را ورق زدم و دیدم از قضا
هم سنگر سه ساله ی کرب و بلا تویی
.
کودکی بودم که دست بر قضا
راه ما افتاد سوی کربلا
.
آنچه من دیدم ندیده هیچ کس
حبس شد در سینه از غم ها نفس
.
مردهای کاروان در خاک و خون
بانوان از غصه نزدیک جنون
.
کودک بی تاب را هم می زدند
طفلک در خواب را هم می زدند
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید