نذر خیمه
sli 18

از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم

***

از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم

تو بر نی بودی و دیدی چه‌ ها دیدم ، چه‌ ها کردم

.

گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌ بردم

ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم

.

به یادم مانده آن روزی که می‌ جستم تو را اما

تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه‌ ها کردم

.

تو را ای آشنای دل اگر نشناختم آن روز

مرا اکنون تو نشناسی ، وفا بین تا کجا کردم

.

تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم اما

برای حفظ اطفالت ، تو را آخر رها کردم

.

به سان شمع ، آبم کرد بانگ آب ‌آب تو

اگر چه تشنه بودم چشمه‌ های چشم وا کردم

.

میان خیمه‌ های سوخته هم چون دلم آن شب

نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم

.

شکسته جای مُهرت را ز بی‌ مهری به نی دیدم

شکستم فرق خویش و اقتدا بر مقتدا کردم

.

ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل

سخنرانی میان دشمنان چون مرتضی کردم

.

.

.

استاد حاج علی انسانی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose