از عشق لبریزی ، از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری
.
تو رفتی و بی یارم ؛ سقا و سپهدارم
دیدم سر راهم وای دستاتو علمدارم
.
رفتی همه همو صدا زدن
ای وای همه به خیمه زدن ای وای
.
از عشق ؛ لبریزی از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری
.
تو رفتی و بی یارم ؛ سقا و سپهدارم
دیدم سر راهم وای دستاتو علمدارم
.
کُشتی منو با دست و پا زدن
رفتی همه همو صدا زدن
ای وای همه به خیمه زدن ای وای
.
از عشق ؛ لبریزی از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری
.
داغت رو قلب دریاست می دونم
تشنه برگشتی عباس ممنونم
.
من بی تو برم خیمه دست خالی و گریون
میگن همه با گریه عمو مونو برگردون
.
پاشو ببین که بی برادرم
پاشو به خاطر اهل حرم
پاشو بدون تو کجا برم پاشو
.
کُشتی منو با دست و پا زدن
رفتی همه همو صدا زدن
ای وای همه به خیمه زدن ای وای
.
از عشـق لبریزی از نور سرشاری
ماه آل الله تا صبح بیداری
.
از مشک پاره حسرت می باره
مادر افتاده پای گهواره
.
تو روی زمین و من نمیاد ازم کاری
من موندم و خواهرهات ما رو به کی می سپاری
.
برگرد قربون چشمای ترت
برگرد بریم کنار لشکرت
برگرد آب نشد فدا سرت برگرد
.
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید