این خانواده آینه های خدائی اند
***
این خانواده آینه های خدائی اند
در انتهای جاده ی بی انتهائی اند
.
خیل ملک مقابلشان سجده می کنند
اینها خدا نی اند ولیکن خدائی اند
.
هر کس که می رسد سر اطعام می برند
فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند
.
یک ” السلام ” و یک ” و علیک السلام ” سبز
اینها همان مقدمه ی آشنائی اند
.
صدها هزار مثل سلیمان در این حرم
مشغول لحظه های شریف گدائی اند
.
سوگند می خوریم که پروانه زاده ایم
همسایه ی قدیمی این خانواده ایم
.
تو آسمان جودی ما یا کریم تو
پرواز می کند دل ما تا حریم تو
.
احساس می کنم به تو نزدیک می شوم
وقتی که می وزد سر راهم نسیم تو
.
وقت کرامت است که از راه آمده است
آن آشنای کوچه نشین قدیم تو
.
قرآن بی بدیل ، حروف مقطّعه
کی می رسم به فهم الف لام میم تو
.
سوگند می دهیم خدا را در این سحر
بر پینه های رحمت دست کریم تو
.
ما را همیشه سائل دست شما کند
ما را به زیر پای شما خاک پا کند
.
دست مرا بگیر که عاشق ترم کنی
سلمان خانواده ی پیغمبرم کنی
.
من در قنوت نیمه شبت دور می زنم
شاید مرا بگیری و انگشترم کنی
.
آن شاخه ی گلم که به دست تو داده اند
تا هر کجا که خواست دلت پرپرم کنی
.
من آمدم که بین سحرهای اشتیاق
بال مرا بگیری و خرج حرم کنی
.
بال و پر شکسته به دردم نمی خورد
انگار بهتر است که خاکسترم کنی
.
روزی آب و سفره ی نان منی حسن
ماهِ مبارکِ رمضان منی حسن
.
ای در هوای پاک نگاهت سلام ها
نامت نداشت سابقه ای بین نام ها
.
ای سبزی بهار خدا سیر می شوند
از عطر سفره های حضورت مشام ها
.
بیرون بیا و چشم مرا هم قدم بزن
هم سفره ی فروتن جمع غلام ها
.
در کوچه ات کسی به کسی جا نمی دهد
مکثی نما به شوق چنین ازحام ها
.
سائل شدن کنار نگاه تو واجب است
وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها
.
تو سفره دار شهر خدا ما گدای تو
مثل کبوتریم و اسیر هوای تو
.
آن کس که پیش پای شما خم نمی شود
در خانه ی فرشته هم آدم نمی شود
.
آقای من بدون توسل به نام تو
حالی برای توبه فراهم نمی شود
.
دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر
چیزی که از بزرگیتان کم نمی شود
.
آرامش تو باعث طوفان کربلاست
بی صلح تو قیام مُحرّم نمی شود
.
هر کس که بر نجابتِ صلح و سکوت تو
مؤمن نمی شود ، به جهنّم نمی شود
.
تا کربلا رسید صدای سکوت تو
این قیل و قال ها به فدای سکوت تو
.
ای از هزار حاتم طائی کریم تر
لطف تو از تمام کریمان قدیم تر
.
می آوری به وجد تو پروردگار را
ای از زبان حضرت موسی کلیم تر
.
تو ابتدای نسل طهورای کوثری
هر کس حسودتر به تو باشد عقیم تر
.
در این مسیر رو به خدایی ندیده ایم
از رد پای گیوه ی تو مستقیم تر
.
در کربلا به آینه ات سنگ می زنند
هر کس شبیه تر به تو جرمش عظیم تر
.
آقا تو در کلام خلاصه نمی شوی
در حضرت و امام خلاصه نمی شوی
.
ای یاکریم خسته چه کردند با پرت
این زهرِ پر شراره چه آورده بر سرت
.
از لحظه ای که رنگ نگاهت کبود شد
رنگی دگر نرفته مناجات خواهرت
.
با اینکه ای غریب ، تو بودی امام شهر
اما کسی نخواند نمازی به پیکرت
.
تابوت را نشانه گرفتند به تیرها
آن هم کجا به پیش دو چشم برادرت
.
دل های ما به یاد تو ای بی حرم ترین
پر می زند به سمت بقیع مطهرت
.
تا کِی لبم به خاک بقیعت نمی رسد
بر آستان پاک رفیعت نمی رسد
.
.
.
علی اکبر لطیفیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید