ای آبروی اهل دل ؛ اشک عزایت
***
ای آبروی اهل دل ؛ اشک عزایت
دارد به لب آهنگ غم ، شیعه برایت
ای نام تو زینت فزای محفل ما
از داغ جانسوز تو می سوزد دل ما
.
ای در سپهر عاشقی مهر فروزان
روشن شد از نور تو قلب تیره روزان
.
ای نُقل نقل محفل ما گفتگویت
از کربلا خیزر شمیم عطر و بویت
.
ای مشعل افروز طریق حق پرستی
پشت ستم را با قیام خود شکستی
.
مرهون جانبازی تو صوم و صلات است
خاک سر کویت مرا آب حیات است
.
در طوف شمع جان تو شوری به پا شد
هفتاد و دو پروانه ، بی پروا فدا شد
.
آیینه دار مکتب عشق و وفایی
سر تا به پا ، پا تا به سر ، صدق و صفایی
.
بعد از هزار و سیصد و اندی به عالم
داغ تو گردد تازه در ماه محرّم
.
میر سپاه و لشکرت صاحب لوا بود
عباس تو فرمانده ی کل قوا بود
.
شیرازه بند دفتر شرع پیمبر
هم گیسوی قاسم بُوَد هم زلف اکبر
.
شش ماهه ی شور آفرینت شد فدایی
در راه دین و مکتب ناب خدایی
.
بگداخت جان هستی از سوز غم تو
آتش زند بر دل ، حدیث ماتم تو
.
محسن حافظی
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید