بارون اشکام داره می باره
***
بارون اشکام داره می باره
تو شهر غربت شدم آواره
غم مدینه یک حکمت داره
.
حسن باید بی حرم باشه
.
حسن می خواد بی علم باشه
.
شب جمعه شدی اگه بازم شدی زائر حسین
باشه ذکرت ای حسن جان توی بین الحرمین
.
حسن جان حسن جان حسن جان
.
غمت می شینه میون دل ها
حرم نداری به یاد زهرا
یه سنگ قبرم نداری آقا
.
حرم دارن توی هر شهری
تموم ایل و تبار تو
.
ولی با یاد غم کوچه
هنوز خاکیه مزار تو
.
گریه کن ها سینه زن ها تو دلا مصیبته
گریه ممنوع روضه ممنوع اینجا شهر غربته
.
شب جمعه شدی اگه بازم شدی زائر حسین
باشه ذکرت ای حسن جان توی بین الحرمین
.
حسن جان حسن جان حسن جان
.
یه روز می سازیم ضریح و گنبد
چهار تا صحن و چهار تا مرقد
مدینه میشه شبیه مشهد
.
با ذکر یا فاطمه اونجا
عجب غوغایی به پا میشه
.
به کوری چشم نامردا
بقیع هم کرببلا میشه
.
میره بالا روی گنبد پرچم سبز حسن
می گیریم تو صحن قاسم ذکر شاه بی کفن
.
حسین جان حسین جان حسین جان
.
تو مدینه یه بقیعه
یه امامی که حرم نداره
.
سینه زن ها کسی نیست تا
روی قبرش یه دونه شمع بذاره
.
ما را به عشق روی حسن آفریده اند
ما را برای سینه زدن آفریده اند
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید