بر گوش جان سروشی ، خوش دل پذیر آمد
***
بر گوش جان سروشی ، خوش دل پذیر آمد
بر مؤمنین بشارت ، عید غدیر آمد
.
نازل ز سوی داور ، جبریل بر پیمبر
با امر نصب حیدر ، نزد بشیر آمد
.
ز امر رسول اکرم ، فریاد زد منادی
کز پیش و پس به گردش ، جمیع کثیر آمد
.
پس از جهاز اشتر ، شد منبری مرتّب
واندر فراز منبر ، آن بی نظیر آمد
.
از بعد حمد سبحان ، فرمود : ای جماعت !
امری مرا ز سوی حیّ قدیر آمد
.
خوانْد و همی کمربند بگْرفت مرتضی را
بردش چنان که دیدند بدری منیر آمد
.
فرمود : ایّها الناس ! بر مسند خلافت
از امر حق علی را پا در سریر آمد
.
مولا منم به هر کس ، زین پس علی است مولا
آوازه ی قبول از برنا و پیر آمد
.
شاهی مصطفی را آمد وزیر ، حیدر
بر مؤمنین عالم ، از حق امیر آمد
.
تکمیل دین یزدان گردید با وصایت
احمد مشار امّت ، حیدر مشیر آمد
.
خورشید انبیا را سر زد مه از گریبان
یعنی که عقل کل را حیدر ، نظیر آمد
.
هرگز قران ماه و خورشید کس ندیده
این اقتران فقط در خمّ غدیر آمد
.
خورشید و ماه دین را چون شد قران به منبر
بر صنع خالق احسنت از چرخ پیر آمد
” آذر ” کجا و مدح شاهی ؟ که انبیا را
در هر زمان و هر عصر ، عون و نصیر آمد
.
.
.
آذر خراسانی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید