به جرم عشق گرفتار تب کنید مرا
***
به جرم عشق گرفتار تب کنید مرا
برای عبرت مردم ، سبب کنید مرا
.
فقط اجازه بده پای شمع بنشینم
اگر نسوختم امشب ادب کنید مرا
.
حرام باد به چشمم شب جدایی خواب
گدای فیض سحر شب به شب کنید مرا
.
به زیر سایه ی نخل غمت غبار شدم
در آفتاب محبت ، رطب کنید مرا
.
قد و قواره ام اندازه ی لجاجت نیست
اگر قبول نداری وجب کنید مرا
.
بنا نبود که اینقدر زابراه بشوم
بنا نبود همش جان به لب کنید مرا
.
ترا به جان عزیزت معطلم نکنید
سحر نیامده امشب طلب کنید مرا
.
دوا نخواستم اصلا ، فقط نجف ببرید
فدای گنبد شاه عرب کنید مرا
.
ضمانتم صف محشر شفاعت زهراست
اگر به خانه ی او منتسب کنید مرا
.
عبادتی که بلد نیستم به غیر حسین
فقیر کرببلای رجب کنید مرا
.
قسم به چادر زینب برای جان دادن
میان زینبیه منتخب کنید مرا
.
.
.
محمدجواد پرچمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید