به نام چاشنی بخش زبان ها
***
به نام چاشنی بخش زبان ها
حلاوت سنج معنی در بیان ها …
به شهدی ، داده خوبان را شکرخند
که دل با دل تواند داد پیوند …
.
به سنگی بخشد آن سان اعتباری
که بر تاجش نشاند تاج داری
.
به خاک تیره ای بخشد عطایش
چنان قدری که گردد دیده جایش
.
ز گل تا سنگ وَز گل گیر تا خار
از او هر چیز با خاصیتی یار
.
به آن خاری که در صحرا فتاده
دوای درد بیماری نهاده
.
نروید از زمین شاخ گیایی
که ننوشته ست بر برگش دوایی
.
درِ نابسته ی احسان گشاده ست
به هر کس آن چه می بایست ، داده ست …
.
اگر لطفش قرین حال گردد
همه اِدبارها اقبال گردد
.
وگر توفیق او یک سو نهد پای
نه از تدبیر کار آید نه از رای
.
در آن موقِف که لطفش روی پیچ است
همه تدبیرها هیچ است ، هیچ است
.
خرد را گر نبخشد روشنایی
بماند تا ابد در تیره رایی
.
کمال عقل آن باشد در این راه
که گوید نیستم از هیچ آگاه
.
.
.
وحشی بافقی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید