علمت یعنی پناه حرمت یعنی بهشت
****
علمت یعنی پناه حرمت یعنی بهشت
باید اسمت رو فقط به روی تربت نوشت
.
تو دل آرام من
تب ایام من نفس راحته منو
چی میتونم بگم
مگه آقا تو کم کشیدی زحمت منو
.
به نگاه کرم برسون
به حرم دل بی طاقت منو
.
تو عوض می کنی جان دنیای آدمو
واسه تو می زنم من قید دو عالمو
.
تو به چشم من آموختی رنگ پرچمو
که به چشمم نبینم رنگ جهنمو
.
دل آرامم دل آرامم یا اباعبدالله
.
به تو آقا جان درود به تو آقا جان سلام
خوبه حال و روز من شبی که هیأت میام
.
خوبه حالم آقا
ولی خب کربلا می تونه بهترش کنه
.
تویی باب المراد
داری نوکر زیاد خدا باز بیشترش کنه
.
یه آقایی دارم
که دل من می خواد همه رو نوکرش کنه
.
نور تو بوده قبل از صبح ازل حسین
روی ماه تو قبل از ماه و زحل حسین
.
بیا بالا سر من قبل از اجل حسین
دم مرگم می خونم صلی علی الحسین
.
دل آرامم دل آرامم یا اباعبدالله
.
به خدا به گردنم داری خیلی حق حسین
نوکریتو می کنم به همین بیرق حسین
.
همیشه تکیه گاه
عشق تو یک نگاه چه طور از تو بشم جدا
.
آقا یا للعجب
که ندیده وهب به تو دل بست تو کربلا
.
هنر این علم
اینه طیب رو هم بکشونه به روضه ها
.
همه روزی میگیرن از خوان کربلا
همه منظومه ها تو کیهان کربلا
.
وقتی رو می کنم به ایوان کربلا
دلمو می سپرم به سلطان کربلا
.
دل آرامم دل آرامم یا اباعبدالله
.
.
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید