نذر خیمه
sli 18

به چشم باور حق این جهان بی در و پیکر

***

به چشم باور حق این جهان بی در و پیکر
شبیه کلبه ی درویش کوچک ست و محقر

.
چگونه گریه نخندد بر آدمی و غرورش
که نطفه ای ست در آغاز و جیفه ای ست در آخر

.
اسیر گور نمور ست و سور عقرب و مور ست
یکی ست جای فقیر و یکی ست جای توانگر

.
به عمر نوح قسم کآفتاب سایه ندارد
که زود می گذرد آب چاه عمر هم از سر

.
اگر که می شد اجل را کسی به سخره بگیرد
کسی شبیه سلیمان نداشت ملک مسخر

.
نمانده مرکب قدرت به زیر پا احدی را
که خفته زیر لحد صد هزار خسرو و قیصر

.
خوش آنکه مزرع عمرش تمام بذر ثمر شد
به داغ شعله بسوزد درخت اگر ندهد بر

.
به زیر سایه ی طوبای اوست گر ثمری هست
دریغ اگر نزند دم ، قلم به مدحت حیدر

.
نه هست تاب شنیدن نه هست زهره ی دیدن
شبیه نفخه ی صور و شبیه عرصه ی محشر

.
به رو سیاهی خود اعتراف کن قلم ، اینک
سیاهه کردن اوصاف که نیست میسر

.
هم او که بود تنش زینت لباس خلافت
هم او که شد سخنش با کلام وحی برابر

.
هم او که دست خدا بود و بود کاتب قرآن
هم او که در نفسش داشت خطبه های معطر

.
هم او که در شب خوف و خطر رجای خدا بود
به نص انفسنا بود روح و جان پیمبر

.
هراس و لرزه می انداخت بر تن زر و تزویر
همین که شعله ی تیغش برون می آمد از آذر

.
مثال حیرت افسانه هاست قصه ی رزمش
کسی به معرکه مانند او نبوده دلاور

.
کمال حسرت میخانه هاست جوشش بزمش
ضریح او نسبش می رسد به چشمه ی کوثر

.
هنوز هم پدری مثل او ،  ندیده یتیمی
کسی برای عدالت چون او نبوده برادر

.
هنوز مادر گیتی نزاده دُل دُل او را
که شان مَرکب او از فرشته هاست فراتر

.
میان دایره ی قسمت اوست نقطه ی تسلیم
به دست اوست فقط چاره ی قضای مقدر

.
علی مسبب الاسباب عالم است و بسوزد
به یا مفتح الابواب گفتنش در خیبر

.
هم او است نور سماوات و اوست جامع اضداد
به گاه بندگی از او ندیده اند خداتر

.
کجا به رنگ گرفته ست سنگ جوهر گوهر ؟!
که قدر زر بشناسد کسی شبیه اباذر

.
به بی قراری سلمان و آتش دل مالک
که اوست آیه ی امن یجیب بر لب مضطر

.
به سرفرازی عمار و سربداری میثم
که سربلند شده هر که داده در ره او سر

.
به جای سجده بگو سر به مهر کفر بساید
کسی که منکر حق علی ست نیست برادر

.
برادرم ! تو چه نشخوار می کنی که شدی هار !
بیا به گرده ی استر نشین نه بر سر منبر

.
شده ست غرق غبار سقیفه آینه هاتان
به مسجدی که شمایید شیشه هاست مشجر

.
به حشر وعده ی ما ، چون صلاح کار در این است

که بیش از این نشود خاطر قصیده مکدر

.

به جز علی چه کسی شاه بیت عالم هستی ست ؟!

به کام شعر و غزل ذکر اوست قند مکرر

.
به این قصیده قسم ، آبروی من همه از اوست
که ریختم عرق شرم و اشک شوق به دفتر

.
پی شفاعت اویم ، توقع صله ام نیست
که دادن صله را واگذار کرده به قنبر

.

.

.

سید محمدجواد میرصفی

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose