تا صبح می خوابند و من تا صبح بیدارم
****
تا صبح می خوابند و من تا صبح بیدارم
تازه به غیر از درد و دل ، من درد هم دارم
درمان بیندازی نگاهش هم نخواهم کرد
اما به جایش درد بفروشی خریدارم
.
دیروز مجنون بودم و حالا زلیخایم
من داستانم ؛ قصه ی در حال تکرارم
.
این کوچه گردی ام برای کوچه گردی نیست
دارم نهال عشق را در کوچه می کارم
.
کارم سه شنبه تا سه شنبه التماس توست
نفرین به من گر دست از این کار بردارم
.
اشک مرا هر وقت می بینی تفضل کن
هر وقت گریه می کنم یعنی گرفتارم
.
من عرضه کردم خویش را ؛ بی مشتری ماندم
مانند جنس دور ریز بین بازارم
.
جز کنج این کوچه دگر جایى ندارم من
جایى ندارم من ولی این کنج را دارم
.
هر طور باشی زندگی ما همانطور است
ابرو گره کردی ، گره افتاد در کارم
.
من فقر را مانند فرزندم بغل کردم
نفرین به من گر دست از این کار بردارم
.
امروز که پشت درم خب دستگیری کن
فردا که اعلامیه ی ترحیم دیوارم
.
.
.
علی اکبر لطیفیان
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید