نذر خیمه
sli 18

جَلَوات نبوی از سر و رویت می ریخت
چقدر سنگ به آئینه ی پیغمبر خورد

***

جَلَوات نبوی از سر و رویت می ریخت
چقدر سنگ به آئینه ی پیغمبر خورد

تیغ ها داد کشیدند که بغضاً لِعَلی
چند باری سر تو زخمْ سرِ حیدر خورد

.
زیر لب زمزمه کردم که خدا رحم کند
گذر مرکب تو تا که به بیراهه رسید

ارباً اربا شدنت بابت تاخیر من است
قبل از آنکه برسم لشگر جراحه رسید

.
اولین کشته ی عطشان بنی هاشمیان
خنده و هلهله و ساز به جانت افتاد
زهرِ چشم از همه می خواست بگیرد دشمن
علت این بود که مقراض به جانت افتاد
.
گلویت پر شده از لخته ی خون حرف نزن
نفسی را تو در این لحظه ی بُغرنج بکش
زیر سرنیزه به فکر پدر پیرت باش
دسترنج پسر فاطمه کم رنج بکش
.
معجر فاطمه شد معجر زینب این بار
گره ی آن گره از مرگ امامی وا کرد
خواست تا عمه ات از خیمه بیاید پیشت
کوچه ای را جلویش چشم حرامی وا کرد
.
یک بدن بودی و چل بار تو را آوردم
روی هر عضو تنت جای هزاران ضربه ست
وسعت پیکرت ای آهوی زیبای حرم
به خدا بیشتر از خیمه ی دارالحرب است
.

.

.
شاعر : رضا قربانی

.

دریافت فایل صوتی

برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose