خاک تو از اشک ما گل گشت ، آن گل ما شدیم
***
خاک تو از اشک ما گل گشت ، آن گل ما شدیم
روح تو در جسم ما گل کرد ، چون گل وا شدیم
.
ذرّه ای بودیم ، خورشید رخت ما را گرفت
قطره گشتیم و به دریای غمت ، دریا شدیم
.
با تولّای تو بین خلق ، شهرت یافتیم
در تجلّای تو گم گشتیم تا پیدا شدیم
.
داغ تو پیش از ولادت در دل ما نقش بست
سوختیم و شعله ی فریاد عاشورا شدیم
.
شعله بودیم و تماشای تو ما را لاله کرد
خار بودیم و ز فیضت ، نخله ی طوبا شدیم
.
از همان اوّل که بگشودیم ، چشم خویش را
تشنگان عشق را با اشک خود سقّا شدیم
.
نی عجب با عشق اگر پایان بگیرد عمر ما
ما از اوّل عاشق ذرّیه ی زهرا شدیم
.
با وجود آن که بر چشم همه دادیم نور
همچو شمع سوخته ، در انجمن ، تنها شدیم
.
هر کجا یاد لب خشک تو نوشیدیم آب
سوختیم و از خجالت ، آب سر تا پا شدیم
.
آفتاب روی تو بخشید بینایی به ما
تو به نوک نی درخشیدی و ما بینا شدیم
.
همچو نخل خشک کز فیض بهار ، احیا شود
ما چو ” میثم ” از نسیم کربلا ، احیا شدیم
.
.
.
استاد حاج غلامرضا سازگار
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید