نذر خیمه
sli 18
محمد قاسمی
.
چون دست های حیدر کرّار ، مادر …
دست تو افتاد آخرش از کار مادر
.
ای رفته مانند علی تنها به میدان
ای مانده در بین در و دیوار مادر
.
مُحسن سپاهت بود آن روزی که بودی
در لشگرِ تنهایی ات سردار مادر
.
از جوشش خون در نفس هایت شنیدم
رازی که پنهان کردی از مسمار مادر
.
با درد سر ، با درد بازو ، درد پهلو
هر شب تو هستی تا سحر بیدار مادر
.
می سوزد از هُرم تنت لب های دختر
می بوسمت این روزها هر بار مادر
.
حالا که بابا رفته بیرون جان زینب
یک لحظه این پوشیّه را بردار مادر
.
شانه زدن بر گیسویم اصلاً بهانه ست
دستی دوباره بر سرم بگذار مادر
.
تنها نه سقف خانه ، می دانم پس از تو
دنیا شود روی سرم آوار مادر
.
از پای این بستر رسیدم پای گودال
دیدم که سالارم شده بی یار مادر
.
شمر بن ذی الجوشن که پایین آمد از تل
شد بند قلبم پاره ، چشمم تار مادر
.
خون حُسینت را درون شیشه کردند
سرنیزه های وحشی و خونخوار مادر
.
.
.

برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose