دل خسته ، دل مرده ، مکدّر ،غصّه دارم
***
دل خسته ، دل مرده ، مکدّر ،غصّه دارم
این روزها چندین برابر غصّه دارم
دنیا شده روی سرم آوار ؛ انگار
فهمیده که در سوگ مادر غصّه دارم
.
از فضّه پرسیدم تمام ماجرا را
این قدر اگر مانند قنبر غصّه دارم
.
دیروز اگر می سوختم از قصّه ی در
امروز را با یاد بستر غصّه دارم
.
دیروز فکر غنچه ای نشکفته بودم
امروز محض یاس پرپر غصّه دارم
.
در آتش در سوختم در روضه هایش
پس مثل تار و پود معجر غصّه دارم
.
نفرین به من ؛ رفتم اگر دنبال شادی
وقتی که غمگین است حیدر ، غصّه دارم
.
مادر ؛ به حال آخرین روز تو سوگند
در ماتمت تا روز آخر غصّه دارم
.
.
.
محمد قاسمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید