رسم است هر که داغ جوان دید ، دوستان
***
رسم است هر که داغ جوان دید ، دوستان
رأفت برند حالت آن داغدیده را
.
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
.
آن دیگری برو بفشاند گلاب و شهد
تا تقویت کند دل محنت کشیده را
.
یک جمع دعوتش به گل و بوستان کند
تا برکنندش از دل ، خارِ خلیده را
.
جمع دگر برای تسلای او دهند
شرح سیاهکاری چرخِ خمیده را
.
القصّه ! هر کسی به طریقی ز روی مهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رسیده را
.
آیا که داد تسلیت خاطرِ حسین
چون دید نعش اکبر در خون تپیده را ؟
.
آیا که غمگساری و اندُه بری نمود
لیلای داغ دیده ی زحمت کشیده را ؟
.
بعد از پسر ، دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانه ی مرغ پریده را
.
.
.
ایرج میرزا
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید