نذر خیمه
sli 18

رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود

***

رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود
زنی ، ملازم دستاس ، خیره بر در بود

.
چرا که دست خداوند ، رفته بود از فرش
انار تازه بچیند برای او در عرش

.
کمی بلندتر از گریه های کودکشان
درخت های جهان در حیاط کوچکشان

.
کنار باغچه ، زن داشت ربنا می کاشت
برای تک تک همسایه ها دعا می کاشت

.
و بی قرارتر از کودکی که در بر داشت
غروب می شد و زن فکر شام در سر داشت

.
چه خانه ای ست که حتی نسیم در می زد
فدای قلب تو وقتی یتیم در می زد

.
صدای پا که می آمد تو پشت در بودی
به یاد در زدن هر شب پدر بودی

.
فقیر دیشب از امشب اسیر آمده بود
اسیر لقمه ی نانت فقیر آمده بود

.
صدای پا که می آید … علی ست شاید … نه …
همیشه پشت در اما … کسی که باید … نه …

.
نسیمی از خم کوچه ، بهار می آورد
علی برای حبیبش انار می آورد

.
خبر دهان به دهان شد انار را بردند
و سهم یک زن چشم انتظار را خوردند

.
ز باغ سبز تو هیزم به بار آوردند
انار را همه بردند و نار آوردند

.
قرار بود نرنجی ز خار هم … اما …
به چادرت ننشیند غبار هم … اما …

.
قرار بود که تنها تو کارِ خانه کنی
نه این که سینه سپر ، پیش تازیانه کنی

.
فدای نافله ات ! از خدا چه می خواهی ؟
رمق نمانده برایت … شفا نمی خواهی ؟
.
صدای گریه ی مردی غریب می آید
تو می روی همه جا بوی سیب می آید

.
تو رفته بودی و شب بود و آسمان ، بی ماه
به عزت و شرف لا إله إلا الله

.

.

.

شاعر : حسن بیاتانی

.

دریافت فایل صوتی

برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose