شوره زار درد بودیم و ترنم خواستیم
***
شوره زار درد بودیم و ترنم خواستیم
ما خمار وصل بودیم و کمی خُم خواستیم
.
دست بر دامان باد انداختیم از هجر موج
ساحل بیتاب بودیم و تلاطم خواستیم
.
چشم هامان خشک عصیان بود باران خواستیم
آب در راه مهار ذوب هیزم خواستیم
.
زیر باران ؛ هیزم ما شد درختی در بهشت
اشفعی فی الجنت از زهرای دوم خواستیم
.
بی قرار مرقد یاس خدا بودیم که
ناگهان قم یادمان افتاد پس قم خواستیم
.
چون برادر نیست روزی را ز خواهر خواستیم
آب دور از ماست از خاکش تیمم خواستیم
.
از تبار حاجت ، از شهر فقیران آمدیم
احتیاج از حضرت معصومه خانم خواستیم
.
ایستادیم و به کل اهل بیت مصطفی
یک سلام گرم کردیم و علیکم خواستیم
.
اشتباهی عرض کردم خدمتت قلبی لدیک
از شما اول سلام آمد سپس از ما علیک
.
گاه عمه می شوی و گاه مادر می شوی
گاه خواهر می شوی و گاه دختر می شوی
.
دور تا دورت همه از خاندان عصمتند
اینچنین از مریم و آسیه سرتر می شوی
.
فقه شش سالگی ات راز ” فداها ” می شود
دختر دردانه ی موسی بن جعفر می شوی
.
لحظه در لحظه برادر را دعایش می کنی
آن دل بیتاب دور از دست دلبر می شوی
.
هم شفا هم شافعی هم نعمتی هم رحمتی
با برادر در کرامت ها برابر می شوی
.
از مدینه می رسی قم را معطر می کنی
و دلیل رونق گل های قمصر می شوی
.
می نشینی خانه ای می سازی آنجا از بهشت
بعد صاحبخانه ی آل پیمبر می شوی
.
چون که فرموده پیمبرقم حریم کبریاست
هر کسی دارد حرم ؛ قم هم حریم اهل ماست
.
.
.
وحید عظیم پور
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید