نذر خیمه
sli 18

غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود

***

غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود

غریب شهرِ خودش نه ، غریب عالم بود

.

چقدر روضه ی کرب و بلا به پا می داشت

به روی سر در خانه همیشه پرچم بود

.

برای داغ دل بی‌ قرار و پر دردش

همیشه زمزمه ی روضه مثل مرهم بود

.

شبی که در تب آتش ؛ بهشت او می سوخت

شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود

.

چه شد که در وسط کوچه ی بنی هاشم

پر از تلاطم اشکِ مصیبت و غم بود

.

شتاب مرکب و آقای قد خمیده ی ما

میان کوچه زمین خوردنش مسلّم بود

.

غم اسارت و داغ جسارت و غربت

چقدر در نظرش کربلا مجسم بود

.

خلاصه لحظه ی آخر ، زمان تدفینش

بساط غسل و بساط کفن فراهم بود

.

کنار پیکر او هر دلِ عزاداری

به یادِ بی‌کسی کشته ی محرّم بود

.

تنی که غرق به خون مانده بود در گودال

سری که بر سر نیزه پناه عالم بود

.

.

.

یوسف رحیمی 

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose