کسی که شغل او گوهرشناسی ست
مسلّط تر به انگشترشناسی ست
.
به گمنامان کوی عشق سوگند
گدا اینجا بَری از سرشناسی ست
.
کسی که دل ز دستش می رود سخت
یقیناً خبره در دلبـرشناسی ست
.
به آیات شریفِ ” قُل هو الله ”
که توحید عین پیغمبرشناسی ست
.
یقیناً اوج پیغمبر شناسی
مقام عالی حیدرشناسی ست
.
تدبّر کن ، در عمق آیه هایش
که قرآن مصحف کوثرشناسی ست
.
مسیر معرفت اندوزی ای دوست
شروعش از علی اکبرشناسی ست
.
کسی که حُسنْ در او منجلی بود
” عَلیّ بْنِ الحُسینِ بْن عَلی” بود
.
خدا را مظهر است این شاهزاده
خود پیغمبر است این شاهزاده
.
” قیامت کرده با آن قدّ و قامت ”
شکوه محشر است این شاهزاده
.
نمی گویم فقط در خَلق و خُلقش
ز یوسف بهتر است این شاهزاده
.
که از کلّ رسولانِ اُولوالعزم
به جز جدّش سر است این شاهزاده
.
مشخص می شود از سفره داریش
که ذرّه پرور است این شاهزاده
.
و در چشم حسن که خود حسین است
حسین دیگر است این شاهزاده
.
عمو تکبیر می گوید برایش
ز بس جنگ آور است این شاهزاده
.
چونان حیدر که شعر از او سروده ست
” حسین بن علی ” او را سُتوده ست
.
فضیلت هایش آن سان بیشمارند
که اعداد از شمارش ، شرمسارند
.
بزرگان ملَک ، چون پادشاهان
به خاک پای او سر می گذارند
.
دو ابرویش دو تا تیغ کشیده ست
که در برّندگی چون ذوالفقارند
.
بپرس از دل که چشمان سیاهش
چه اسراری درون خویش دارند
.
خدا می داند أهلُ البیتِ ارباب
چقدر اسم علی را دوست دارند
.
به هر سنّ و به هر وضع و به هر حال
علی ها ذوب در پروردگارند
.
علیّ مرتضی را ، در دو عالم
پسرهای حسین ” آیینه دارند “
.
به عرش دل مقیمی جز علی نیست
” صراط المستقیمی جز علی نیست “
.
کسی مثل علی اکبر نباشد
اگر باشد جز آب آور نباشد
.
به جز عبّاس در شأن سِقایت
کسی از شاهزاده سر نباشد
.
نشد در شأن او بنویسم از او
” که حرف عشق در دفتر نباشد “
.
الهی رفت اگر فرزند میدان
به دنبالش دل مادر نباشد
.
الهی که غم مرگ برادر
نصیب خواهری مضطر نباشد
.
الهی پیش چشم باغبانی
گل سرخی چنین پرپر نباشد
.
پدر بالای بالینش به خود گفت :
دگر این اکبر آن اکبر نباشد
.
جوانان از حرم وقتی رسیدند
حسین بن علی را پیر دیدند
.
.
.
محمد قاسمی
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید