ماه شب های همه ، خورشید ناپیدا حسین
****
ماه شب های همه ، خورشید ناپیدا حسین
هر کسی تنهاست ذکرش می شود تنها حسین
دستگیری می کند از عاشق بی دست و پا
می نشاند نوکر آلوده را بالا حسین
.
بر کسی دل بسته ام که دل نبسته بر کسی
از همه دل کنده ام در این جهان الّا حسین
.
کار من گریه است از بدو تولد تا ابد
خیر دیگر که ندیدم من از این دنیا … حسین
بارها گفتم نمی بخشد ولی بخشید و گفت
بار آفت خورده ات را می خرد یکجا حسین
.
سیزده نور خدا را دوست دارم مثل هم
چون که می دانم در آن ها هست استثنا حسین
.
چون که محتاج خدا بودم میان روضه ها
وقت یا الله آمد بر زبانم یا حسین
.
هم امامت ، هم قیامت ، هم شفاعت می کند
روز محشر هم بیاید کار دارم با حسین
.
کاف ، ها ، یا ، عین ، صاد ِسوره ی مریم جدا
سوره والفجر ، روی نیزه شد معنا حسین
.
من فدای دختری که در خرابه بود و گفت :
با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین …
.
خورده ام از این و آن مشت و لگد حالا بگو
که شدم من پیرتر یا مادرت زهرا ؛ حسین ؟!
.
.
.
رضا دین پرور
.
برای حمایت از خیمه کلیک کنید