نذر خیمه
sli 18

مثل خورشید بود می‌ تابید ، کرمش می گرفت عالم را

***

مثل خورشید بود می‌ تابید ، کرمش می گرفت عالم را
بخشش‌ اش بی کران‌ تر از دریا ، غرق می کرد هرچه حاتم را

.
سبط اکبر ، امید پیغمبر،  نور چشمان حضرت حیدر
تکیه گاه غریبی مادر ، مجتبی بود نسل آدم را

.
یاد آن روزها که می‌ افتاد ، یاد کوچه … مغیره … تنهایی …
چشم‌ هایش به رنگ خون می شد ، جوششی می گرفت زمزم را

.
بعد مادر کنار بابا بود ، همه جا غمگسار بابا بود
بار دیگر شکست وقتی دید ، تیغ مسموم ابن ملجم را

.
بعد بابا غریب شد مولا ، دشمنش زخم‌ ها به قلبش زد

دوستداران بی بصیرت هم ، هی نمک می زدند زخمش را

.
مرد وقتی دلش پر از غم شد ، می‌ رود خانه پیش همسر تا
با کمی همدلی و همدردی ، ببرد خاطرات آن غم را

.
آه مظلوم باشد آن مردی ، که پس از غصه های پی در پی
می رود خانه تازه می بیند ، غصه های تمام عالم را

.
کاش زینب بیاوری طشتی ، جگرم خون شده است می سوزد
از نگاهت به طشت می خوانم ، روضه های سر محرّم را

.
من غریبم ولی برادر جان ، هیچ روزی شبیه روز تو نیست

.

.

.
امیر رضا یوسفی مقدم

.


برای حمایت از خیمه کلیک کنید

محبوب‌ترین ها

indian desi xx good porn vidoes bokeb barat selingkuh hot desi sex clip wwwbadjojo sexof india 18sxx Melayu
www teen sex video download bfxxxporn.net original marathi sex beeg.indian xxxonlydesi.com xxxvideose